در مورد برش با لیزر، لیزرهای فیبری، CO2 و دیودی هر کدام ویژگیهای خاص خود را بر اساس نوع متریال و دقت مورد نیاز به کار میگیرند. لیزرهای فیبری در حدود ۱٫۰۶ میکرون کار میکنند و به خوبی روی فلزات، به خصوص فولاد ضدزنگ عمل میکنند که دقتی در حدود ۰٫۰۵ میلیمتر فراهم میکنند، چون فلز انرژی لیزر را بسیار خوب جذب میکند. برای مواد غیرفلزی مانند ورقهای آکریلیک، لیزرهای CO2 با طول موج ۱۰٫۶ میکرون لبههای تمیزتری ایجاد میکنند و میتوانند موادی با ضخامت زیر ۱۰ میلیمتر را تا حدود ۲۰٪ سریعتر از سایر گزینهها ببرند. لیزرهای دیودی قدرت لیزر فیبری یا CO2 را ندارند اما برشهای بسیار باریکی ایجاد میکنند، گاهی کمتر از ۰٫۱ میلیمتر عرض، که آنها را برای کار با مواد ظریفی مانند فویلهای نازک و پلاستیکهای مختلفی که در تولید قطعات الکترونیکی استفاده میشوند، مناسب میکند.
وقتی به سیستم های لیزری نگاه می کنیم، آنهایی که قطر شعاع کمتری دارند، حدود 0.1 میلی متر، در واقع عملکرد بسیار بهتری دارند وقتی با اپتیک های تمرکز با کیفیت خوب همراه شوند. این تنظیمات می توانند مناطق آسیب دیده به گرما را تقریباً 40 درصد کاهش دهند در مقایسه با آنچه که با شعله های 0.3 میلی متری گسترده تر می بینیم. لیزرهای فیبر نیز به طور متفاوتی کار می کنند زیرا طول موج کوتاه تری دارند که تقریباً سی برابر تراکم انرژی بیشتری نسبت به لیزر های سنتی CO2 دارند. این باعث می شود که آنها برای انجام کار دقیق روی ورق های مس باریک که کمتر از یک میلی متر ضخامت دارند، عالی باشند. با اين حال يه مشکل داره لیزرهای دیود با مواد خاصی که تمایل به بازتاب نور به سمتشان دارند مشکلاتی دارند. به همین دلیل، اکثر برنامه ها در زیر سطح قدرت 300 وات باقی می مانند که در آن گرما چیزهای را خیلی بد نمی کند، تحریفات را در حدود پنج میکرو متر در هر متر نگه می دارد.
لیزرهایی که بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ بار در ثانیه پالس میکنند، تشکیل دross را در آلومینیوم تقریباً ۶۰٪ کاهش میدهند، در حالی که تحملات در محدوده مثبت و منفی ۰٫۰۸ میلیمتر باقی میماند. وقتی تولیدکنندگان چرخه کاری را از ۳۰٪ به ۷۰٪ تنظیم میکنند، بهبودهای قابل توجهی در کیفیت سطح نیز مشاهده میکنند. خشونت لبه از حدود ۳٫۲ میکرون به تنها ۱٫۶ میکرون در آلیاژهای تیتانیوم کاهش مییابد، همانطور که تحقیقات اخیر در ماشینکاری دقیق نشان دادهاند. و برای قطعات فولاد کربنی با ضخامت کمتر از ۶ میلیمتر، استفاده از حالت بورست با پالسهای ۱ میلیثانیهای تقریباً زوایای راست کاملی را فراهم میکند و دقت ۹۹٪ عمودی بودن را به دست میآورد. این نوع دقت زمانی اهمیت زیادی پیدا میکند که قطعات تولید شده حتی انحرافات بسیار کوچک نیز میتوانند در کاربردهای صنعتی مشکلاتی ایجاد کنند.
عوامل کلیدی دقت بر اساس نوع لیزر
| پارامتر | لیزر فیبر | لیزر CO₂ | لیزر دیودی |
|---|---|---|---|
| ماده بهینه | فلزات بازتابی | غیرفلزات | پلیمرهای نازک |
| سرعت (فولاد ۱ میلیمتری) | 12 متر/دقیقه | ۸ متر/دقیقه | 3 متر/دقیقه |
| انحراف زاویه لبه | ±0.3° | ±0.5° | ±1.2° |
| بهرهوری انرژی | 35% | 15% | 22% |
انتخاب مواد نقش مهمی در دستیابی به سطح دقت ایفا میکند. وقتی به مواد ضخیمتر بین ۵ تا ۲۵ میلیمتر نگاه میکنیم، معمولاً انحرافات برش (kerf) را به میزان ۱۵ تا ۳۰ درصد بیشتر نسبت به ورقهای نازکتر زیر ۳ میلیمتر مشاهده میکنیم. این موضوع عمدتاً به دلیل پراکندگی پرتو و انتشار نامنظم گرما در سراسر ماده اتفاق میافتد. فلزات تمایل دارند شکل خود را بهتر حفظ کنند و دقت آنها در محدوده تنگتری از ۰.۰۰۲ اینچ مثبت/منفی تا ۰.۰۰۶ اینچ قرار دارد. از سوی دیگر، پلیمرها اغلب در حین پردازش تاب میخورند. تحقیقات اخیر منتشر شده در سال ۲۰۲۳ نشان دادهاند که قطعات فولاد ضدزنگ ۳۰۴ به ضخامت کمتر از ۳ میلیمتر دقت مکانی را در حدود ±۰.۰۰۳۵ اینچ حفظ میکنند. اما مواد آکریلیک با ضخامت قابل مقایسه، تغییرات بسیار بیشتری را در حدود ±۰.۰۰۷ اینچ به دلیل انبساط گرمایی نشان دادند.
فلزاتی که نور زیادی را منعکس میکنند، بهویژه آلومینیوم، حدود 60 تا 85 درصد از انرژی لیزر را دوباره بازمیتابانند. این موضوع به این معنی است که اپراتورها باید قدرت دستگاه را حدود 20 تا 40 درصد افزایش دهند تا فقط نتایج مناسبی به دست آید، که متاسفانه احتمال اینکه بیش از حد ماده برش داده شود را افزایش میدهد. مثلاً مس را در نظر بگیرید، هدایت حرارتی آن بیش از 400 وات/متر کلوین است، که کنترل دما را در حین فرآیند پردازش برای تکنسینهای کارگاهی که با این مواد کار میکنند، بسیار دشوار میکند. در مورد پلیمرها مانند پلیکربنات، مشکل دیگری وجود دارد. این مواد تمایل دارند نور مادون قرمز را بهصورت نامنظم در سطح خود جذب کنند، که در نتیجه لبههای شیبدار ناخوشایندی را در برشهایی که عمقی بیش از هشت میلیمتر دارند، ایجاد میکند. خوشبختانه، پیشرفتهای اخیر منجر به ایجاد پوششهای ضد انعکاس برای سطوح آلومینیومی شده است. سازندگان گزارش میدهند که این پوششها پراکندگی پرتو را در موقعیتهای تولید دقیق که هر میکرون اهمیت دارد، تقریباً 40 درصد کاهش میدهند.
| متریال | ضخامت (میلیمتر) | دقت ابعادی (±اینچ) | کیفیت لبه (Ra میکرواینچ) | کاربرد های مشترک |
|---|---|---|---|---|
| استانلس 304 | 2 | 0.002–0.005 | 32–45 | ابزارهای پزشکی |
| آلومینیوم 6061 | 2 | 0.003–0.006 | 55–75 | اجزای هوافضا |
در شرایط یکسان لیزر فیبری 4 کیلوواتی، فولاد ضدزنگ در 100 برش انجام شده، ثبات ابعادی 98% را حفظ کرد، در حالی که آلومینیوم 91% ثبات داشت. نقطه ذوب پایینتر آلومینیوم باعث ایجاد گرد و لب پیچیده به میانگین 0.0008 اینچی در حین برش با سرعت بالا (>80 متر/دقیقه) شد.
دقتی که در ماشینهای برش لیزری مشاهده میکنیم به اجزای حرکتی آنها بستگی دارد. به عنوان مثال موتورهای سرووی امروزی میتوانند ابزارها را با دقتی در حدود پنج میکرون (مثبت و منفی) موقعیتگذاری کنند. همچنین راهنماهای خطی با کیفیت بالا اصطکاک را نسبت به ریلهای معمولی بین ۴۰ تا ۶۰ درصد کاهش میدهند. قاب اصلی هم اهمیت دارد. ساختارهای با سفتی مناسب میتوانند نیروهای انحرافی را در حدود ۱۲ کیلونیوتون بر متر را در زمان شتاب ماشین تحمل کنند. یک مطالعه اخیر از حوزه خودکارسازی رباتیک در سال ۲۰۲۴ یافته جالبی داشت: میزان جابهجایی رباتهای صنعتی از محل اصلیشان به طور مستقیم بر کیفیت قطعات تولید شده در این کارهای با دقت بالا تأثیر میگذارد. این موضوع زمانی معنادار میشود که به نیازهای امروز تولیدکنندگان از تجهیزاتشان نگاه کنیم.
سیستمهای پیشرفته کاهش ارتعاش در ماشینهای با کیفیت بالا، نوسانات هارمونیک را تا دامنهای کمتر از 0.8 میکرومتر محدود میکنند و تکرارپذیری ±0.01 میلیمتری را حفظ میکنند. پایههای کامپوزیتی گرانیتی و میراگرهای جرمی فعال 85 تا 92 درصد از انرژی ارتعاشات محیطی را جذب میکنند و از پدیده تشدید که میتواند عرض برش را در مواد نازک تا 15 تا 30 درصد افزایش دهد، جلوگیری میکنند.
سیستمهای تحویل پرتو که شناگری کانون کمتر از 0.03 میلیمتری را حفظ میکنند، قادر به دستیابی به عرض برشی زیر 0.1 میلیمتر در فولاد ضدزنگ هستند، ضمن اینکه زبری لبه (Ra) کمتر از 1.6 میکرومتر میشود. گاز کمکی با فشار بالا (تا 25 بار) تشکیل پلاسما را پایدار میکند و انحنا (taper) لبه را 70 درصد کاهش میدهد. پایش در زمان واقعی پرتو، نوسانات توان را در مدت 50 میلیثانیه اصلاح میکند و یکنواختی چگالی انرژی را در محدوده ±2 درصد تضمین میکند.
دریافت نتایج دقیق به معنای تنظیم صحیح توان لیزر است که از حدود 200 تا 6,000 وات متغیر است، تنظیم نرخ پیشروی از نیم متر در دقیقه تا 20 متر در دقیقه و همچنین در نظر گرفتن ضخامت واقعی متریال میباشد. برخی تحقیقات اخیر در سال 2025 نکته جالبی در مورد فلزات مختلف نیز کشف کردند. هنگام برش فولاد ضدزنگ به ضخامت 1 میلیمتر، اپراتورها میتوانند مصرف انرژی را حدود 25 درصد نسبت به برش آلومینیوم در سرعتهای مشابه کاهش دهند، به شرطی که بخواهند در محدوده تحمل بسیار تنگی بین مثبت و منفی 0.05 میلیمتر باقی بمانند. برای مواد نازکتر از 3 میلیمتر، افزایش سرعت بین 10 تا 15 متر در دقیقه و نگهداشتن سطح توان در حد پایین به کاهش مناطق تحت تأثیر حرارتی کمک میکند. اما در مورد ورقهای ضخیمتر در محدوده 10 تا 25 میلیمتر، شرایط کاملاً تغییر میکند. کاهش سرعت به تنها 0.5 تا 3 متر در دقیقه و همراه با تنظیمات دقیق توان در طول فرآیند ضروری است تا نفوذ کامل از طریق ضخامت متریال اطمینانپذیر باشد.
سیستمهای مدرن از سنسورهای ارتفاعی خازنی استفاده میکنند تا بهصورت پویا موقعیت فوکوس را تنظیم کنند و انحناهای ماده در حین برش را جبران کنند.
الگوریتمهای یادگیری ماشین دادههای زنده از بیش از 15 سنسور (حرارتی، نوری، موقعیتی) را تحلیل میکنند تا پارامترها را در حین فرآیند تنظیم کنند. 2024 مطالعه بهینهسازی فرآیند سیستمهای تطبیقی باعث بهبود ۲۲٪ای عمودبودن لبه در فولاد کربنی با ضخامت متغیر شدند. این سیستمها همچنین زمان راهاندازی را از طریق تطبیق پایگاه داده مواد و مدولاسیون پیشبینیکننده توان، ۶۵٪ کاهش دادند.
کنترلرهای پیشرفته تا ۱۰ هزار تنظیم در ثانیه را با استفاده از حلقههای PID و تأیید تداخلسنجی انجام میدهند. تصحیح مسیر پرتو در عرض ۴ میکروثانیه از تشخیص انحراف انجام میشود و دقت مکانی ±۵ میکرون را حتی در سرعتهای برش ۲۵ متر/دقیقه حفظ میکند.
ماشینهای برش لیزری اگر بهطور منظم کالیبره نشوند، معمولاً دچار انحراف مسیر میشوند. مطالعات انجامشده در مؤسسه مهندسی دقیق نشان میدهد که این ماشینها میتوانند به دلیل تغییرات دمایی و فرسایش قطعات در طول زمان، هر سال حدود نیم میلیمتر از دقت خود را از دست بدهند. بازدیدهای منظم میتوانند از اشتباهات پرهزینه جلوگیری کنند و مشکلات رایجی مانند عدسیهای کثیف، آینههایی که از جای خود کمی کُردهاند و یاتاقانهایی که پس از ساعات طولانی کار دچار آسیب اولیه شدهاند را برطرف کنند. تمیز نگه داشتن این قطعات نوری هم تأثیر بسزایی دارد. برخی آزمایشها نشان میدهند که این کار ساده میتواند پایداری پرتو را تا حدود 18 درصد افزایش دهد، که این امر به معنای برشهای دقیقتر و تمیزتر، بهویژه در فلزات نازکتر است که دقت در آنها اهمیت بیشتری دارد.
کالیبراسیون خودکار خطاهای انسانی را تا ۹۰٪ کاهش میدهد و ترازبندی را پنج برابر سریعتر از روشهای دستی انجام میدهد. با این حال، کالیبراسیون دستی برای سیستمهای قدیمی که نیازمند تنظیم مداوم هستند، همچنان لازم است. محیطهای تولید با تنوع بالا اغلب از هر دو روش استفاده میکنند: خودکارسازی تکرارپذیری را تضمین میکند، در حالی که تکنسینهای ماهر، کارهای سفارشی مهم را نظارت میکنند.
نوسانات حرارتی بیش از ±۳ درجه سانتیگراد میتوانند طول موج لیزر فیبری را دچار انحراف کنند، در حالی که رطوبت بالای ۶۰٪ سبب اکسیداسیون سریعتر عدسیها میشود. آموزش مناسب اپراتورها باعث کاهش ۳۲٪ای از دست دقت میشود، چرا که تکنسینهای با تجربه به سرعت مشکلاتی مانند عدم ترازی گاز کمکی را شناسایی میکنند. بهترین روشها شامل موارد زیر است:
پیروی از استاندارد ISO 9013:2022 به حفظ تحملهای ابعادی در محدوده ±۰٫۱ میلیمتر کمک میکند، حتی در شرایط متغیر کارخانه.
لیزرهای فیبری برای برش فلزات به خصوص فلزات بازتابنده مانند فولاد ضد زنگ بسیار موثر هستند.
لیزرهای CO2 لبههای تمیزتر و برشهای سریعتری برای مواد غیرفلزی مانند صفحات آکریلیک فراهم میکنند.
لیزرهای دیودی برشهای بسیار باریکی ایجاد میکنند و برای مواد ظریفی مانند ورقههای نازک و انواع پلاستیکهای مورد استفاده در الکترونیک مناسب هستند.
مواد ضخیمتر اغلب منجر به انحرافات بیشتر در عرض برش میشوند، در حالی که مواد نازکتر میتوانند تحملهای کمتری را حفظ کنند.
موتورهای سروو در موقعیتیابی دقیق ابزارها تا چند میکرون کمک میکنند و دقت کلی فرآیند برش را افزایش میدهند.
اخبار داغ