در انتخاب دستگاه برش لیزری مناسب، دانستن اینکه مواد مختلف چگونه با یکدیگر هماهنگ عمل میکنند، اهمیت زیادی دارد. فلزاتی مانند فولاد ضدزنگ و آلومینیوم به دلیل دوام بیشتر و برش پاکتر، گزینههای محبوبی در بخشهایی مانند تولید خودرو و ساخت هواپیما هستند. از سوی دیگر، مواد غیرفلزی مانند پلاستیکها و چوب در زمینههایی چون ساخت نمایشگرهای تبلیغاتی یا تولید مبلمان جای خود را پیدا میکنند، جایی که انعطافپذیری و شکلپذیری آسان عوامل مهمی به شمار میروند. کارشناسان صنعت میگویند که فلز همچنان گزینه اصلی است وقتی که نیاز به استحکام و دقت زیاد باشد، در حالی که سایر مواد بیشتر به دلیل سبکی و هزینه کمتر در بیشتر موارد انتخاب میشوند.
دستگاههای برش لیزری با انواع مواد مختلف به خوبی کار میکنند. به عنوان مثال، برش فلزات. در کار با فولاد ضدزنگ یا آلومینیوم، دستگاههای صنعتی لیزری تقریباً ضروری هستند تا بتوان قطعات دقیق با تحملهای تنگ را تولید کرد. پرتوهای لیزری میتوانند از فلزات سخت بدون از دست دادن دقت عبور کنند. البته پلاستیکها داستان متفاوتی دارند. برش لیزری پلاستیک به تولیدکنندگان لبههای تمیز و اشکال پیچیدهای میدهد بدون اینکه مشکلات معمولی مانند ترکها یا تاببرداری که در روشهای سنتی رخ میدهد، ایجاد شود. مادهٔ اولیه نقش مهمی در انتخاب تجهیزات ایفا میکند، چیزی که بسیاری از کارخانهها به شیوهای سخت یاد میگیرند. بررسی تجربیات واقعی از خط تولید نشان میدهد که انتخاب دستگاه مناسب برای نوع مادهٔ کار، باعث روانتر شدن فرآیند تولید و صرفهجویی در هزینههای بلندمدت میشود.
دستگاههای برش لیزری زمانی واقعاً موفق عمل میکنند که قابلیتهای فنی خود را با نیازهای واقعی تولید هماهنگ کنند، به خصوص در مورد دامنه ضخامت فلزات. اکثر ورقهای فلزی بین 0.5 میلیمتر تا 25 میلیمتر به خوبی با سیستمهای لیزری کار میکنند، هرچند نتایج به نوع ماده و کیفیت دستگاه بستگی دارد. برای کاربردهای برش لوله، بسیاری از دستگاههای لیزری میتوانند موادی تا حدود 12 میلیمتر ضخامت را پوشش دهند، که اکثر نیازهای صنعتی رایج از جمله قطعات خودرو تا اجزای سیستمهای گرمایشی و سرمایشی را فرامیگیرد. مشخصات فنی ارائه شده توسط سازندگان این اعداد را به وضوح برجسته میکنند و نشان میدهند که هر سیستم چه میزان از کارایی خود را قبل از کاهش عملکرد حفظ میکند. درک این محدودیتها به کارگاهها کمک میکند تا از اتلاف وقت روی کارهای غیرممکن جلوگیری کنند و سرمایهگذاری خود را روی تجهیزات به بهترین شکل ممکن بهرهبرداری کنند.
ضخامت متریال نقش مهمی در تعیین نوع توان لیزری مورد نیاز و سرعت برش دادن دارد. راهنمای های فنی به ما می گویند که در مورد ورق های فلزی ضخیم تر، به طور کلی نیاز به لیزرهای قوی تری داریم که به طور طبیعی کمی سرعت را کاهش می دهد و همچنین دقت برش را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. به عنوان مثال، ماشین های لیزر لوله ای نیاز به تنظیم مجدد توان خود دارند که بستگی به ضخامت واقعی متریال دارد. مواد نازک تر به ما این امکان را می دهند تا بسیار سریعتر کار کنیم که در تولید، جایی که زمان یعنی پول است، اهمیت زیادی دارد. رسیدن به تعادل مناسب بین توان لیزر و مشخصات متریال فقط یک قاعده دنبال کردنی از یک راهنما نیست، بلکه مسئله مهمی است که برش های ما دقیق باشند و همزمان هزینه های تولید تحت کنترل باقی بماند، چیزی که هر مدیر خط تولیدی پس از سال ها تجربه و اشتباه و آزمایش، خوب می داند.
درک اینکه توان لیزر چگونه بر عملکرد برش اثر میگذارد، در کار با لیزرهای صنعتی امری ضروری است. توان الکتریکی (وات) تفاوت اساسی در این ایجاد میکند که چه موادی میتوانند برش داده شوند و چقدر برش عمیق خواهد بود. لیزرهای با توان بالاتر معمولاً مواد ضخیم را بسیار سریعتر از نمونههای کمتوانتر خود برش میدهند. بیشتر متخصصان با این امر موافق هستند که حدود یک کیلووات برای ورقهای فلزی نازک مناسب است، در حالی که برای فلزات با ضخامت بیشتر، تقریباً به ۶ کیلووات نیاز است. هنگام انتخاب تجهیزات، سازندگان باید هم نوع مادهای که قرار است با آن کار کنند و هم سرعت مورد نظر برای انجام کار را در نظر بگیرند. مطالعات تکنیکی چیزی را تأیید میکنند که بسیاری از کارگاهها از تجربه به دست آوردهاند: افزایش توان لیزر تنها به معنای زمان برش کمتر نیست، بلکه منجر به کیفیت بهتر برش در قطعات پیچیده نیز میشود. برای کسبوکارهایی که به دنبال استفاده حداکثری از عملیات برش لیزری هستند، انتخاب سطح توان مناسب بر اساس الزامات شغلی خاص همچنان بسیار حیاتی است.
در انتخاب یک دستگاه برش لیزری، ترکیب مناسب بین سرعت برش و دقت مورد نیاز بسیار مهم است. برش سریعتر میتواند نرخ تولید را افزایش دهد، اما معمولاً با کاهش دقت همراه است. بیشتر شرکتها این مبادلهها را از طریق نمودارهای عملکردی که تنظیمات مختلف را با یکدیگر مقایسه میکنند، نشان میدهند. انتخاب مواد نیز عامل دیگری است که این معادله را پیچیدهتر میکند. به عنوان مثال، کار با فلزات معمولاً نیازمند سرعت کمتری است تا لبههای تمیزی به دست آید، در حالی که مواد غیرفلزی مانند پلاستیکها اغلب میتوانند برش سریعتری را بدون از دست دادن کیفیت تحمل کنند. با مطالعه موارد کاری از تولیدکنندگان برجسته متوجه میشوید که در بسیاری از مواقع اولویت با دقت است. به عنوان مثال در تولید قطعات خودرو، حتی کوچکترین خطا در ابعاد میتواند مشکلات بزرگی را در آینده ایجاد کند. صنعت هوانوردی نیز مثال دیگری از اهمیت دقت است. در تولید قطعات هواپیما یا فضاپیما، هیچ فضایی برای خطا وجود ندارد. به همین دلیل انتخاب دستگاه برش لیزری مناسب با توجه به نیازهای واقعی شغلی در بخشهای مختلف تولید بسیار حیاتی است.
تصمیم بین فناوری فیبر و لیزر CO2 واقعاً به نیازهای واقعی فرد از تجهیزاتش بستگی دارد. لیزرهای فیبری اخیراً بسیار محبوب شدهاند زیرا عملکرد بسیار خوبی با فلزاتی مانند فولاد ضدزنگ و آلومینیوم دارند. این دستگاهها میتوانند این مواد را سریع، دقیق و با کارایی بالا از نظر مصرف برق برش دهند. اما نکته اینجاست که این لیزرها در کار با موادی مانند چوب یا آکریلیک با مشکل مواجه میشوند. از سوی دیگر، لیزرهای CO2 تقریباً با هر چیزی که به آنها داده شود، فلزی یا غیرفلزی، خوب کار میکنند. با این حال، از نظر سرعت و برشهای فوقالعاده دقیق نمیتوانند با لیزرهای فیبری رقابت کنند. بیشتر کارگاهها حتی اگر هزینه اولیه بیشتری داشته باشند، به دلیل اینکه در بلندمدت هزینههای بهرهبرداری پایینتری دارند، لیزرهای فیبری را انتخاب میکنند. البته دستگاههای CO2 در نگاه اول ارزانتر به نظر میرسند، اما هزینههای نگهداری و برق به سرعت جمع میشوند. بنابراین قبل از اینکه تصمیمی برای خرید بگیرند، تولیدکنندگان باید به شدت در مورد این فکر کنند که بیشترین استفاده از چه موادی را خواهند داشت و به چه میزان میخواهند هر ماه هزینه کنند، نه اینکه فقط به قیمت اولیه نگاه کنند.
مقایسه سیستمهای برش لیزری لوله و ورق فلزی واقعاً به نوع کاری که باید انجام شود بستگی دارد. برش لیزری لولهها در کار با اشیاء گرد مانند لولهها و تیوبها برجسته است، برشهای تمیز و مرتبی ایجاد میکند که استحکام ساختاری را حفظ کرده و از ایجاد ضایعات زیاد جلوگیری میکند. سیستمهای برش ورق فلزی نیز بهترین عملکرد را روی سطوح مسطح دارند، برشهای گسترده و یکنواختی را فراهم میکنند که میتوان آنها را برای کارهای مختلف کارخانهای تنظیم کرد. شرکتهایی مانند Blue Elephant CNC نشان میدهند که این ماشینآلات نیز در انواع اشکال و اندازهها موجود هستند. برخی از آنها گیرههای خاصی فقط برای ثابت نگه داشتن لولهها دارند در حالی که دیگران مکانیزمهای خوراکدهی خودکاری برای ورقها فراهم میکنند. آزمایشهای واقعی این موضوع را مکرراً تأیید کردهاند. یک تولیدکننده که روی ساخت قابهای کامیون تمرکز دارد ممکن است با انتخاب ماشین مناسب برای نیازهای خاص خود هزینههای هنگفتی را صرفهجویی کند. همین موضوع برای کسانی که با عناصر معماری سفارشی سروکار دارند نیز صادق است. تطبیق صحیح بین تجهیزات و مواد، تفاوت بزرگی را هم در کیفیت و هم در نتایج مالی ایجاد میکند.
هر کسی که قصد خرید تجهیزات برش لیزری را دارد باید بداند که مدلهای صنعتی چقدر بیشتر از مدلهای پایه هزینه دربردارند. لیزرهای صنعتی بزرگ قیمت بسیار بالایی دارند و اغلب هزینهشان به چند صد هزار دلار میرسد، چون قوی ساخته شدهاند و ویژگیهای زیادی برای تحمل کارهای سنگین به همراه دارند. از سوی دیگر، ماشینهای مبتدیان از نظر قیمت کمتر مناسب هستند و معمولاً بین ده تا پنجاه هزار دلار قیمت دارند که این موضوع آنها را برای کسبان کوچک که تازه کارشان را شروع کردهاند، جذاب میکند. متخصصان صنعتی مشاهده کردهاند که اگرچه این ماشینهای ارزانتر برای شروع کار مناسب هستند، اما در بلندمدت، ماشینهای صنعتی سودآورترند چون تولید بیشتری دارند و روز به روز بهتر کار میکنند. جان پارکر که سالها در زمینه فناوری تولید کار کرده است، یک بار گفته بود: «هنگام خرید ماشین نباید فقط به قیمت آن فکر کنید. باید به این فکر کنید که چه مقدار به کسب و کار شما کمک خواهد کرد چند سال آینده.» نکتهای که او مطرح کرده زمانی برجستهتر میشود که بدانیم سرمایهگذاری در تجهیزات خوب، باعث رشد کسب و کار میشود نه اینکه مانع آن شود.
در انتخاب دستگاههای لیزری صنعتی برای برش، هزینههای نگهداری مداوم و نحوه عملکرد روزانه آنها نقش بسیار مهمی دارد. هزینههای مربوط به نگهداشتن این دستگاهها در شرایط کارآمد بسته به نوع و اندازهشان متفاوت است. واحدهای صنعتی معمولاً هزینههای نگهداری بالاتری دارند چون قطعات پیچیدهتری دارند که به طور منظم نیاز به مراقبت دارند. برای بیشتر کارخانههای بزرگ، این هزینه در سال بین ۵ هزار تا ۱۵ هزار دلار متغیر است. مدلهای کوچکتر و مبتدیانه معمولاً از نظر نگهداری هزینههای کمتری دارند. عواملی که بهطور واقعی بر کارایی این سیستمها تأثیر میگذارند شامل رعایت برنامههای نگهداری و مدیریت وقفههای غیرمنتظره است. باید در نظر داشت که وقتی دستگاهها به دلیل تعمیرات بیکار میمانند، تولید کاهش یافته و درآمد از دست میرود. بر اساس دادههای صنعتی، شرکتهایی که برنامهریزی از پیش برای تعمیرات دارند و بهطور منظم اقدام به سرویس دستگاه میکنند، عملکرد بهتری از تجهیزات خود دارند. به این فکر کنید: وقتی کسبوکارها برنامههای نگهداری را بهخوبی مدیریت کنند و مشکلات را قبل از بروز بحران حل کنند، همه چیز روانتر پیش میرود. این یعنی استفاده بهینه از آن دستگاههای گرانقیمت لیزری در طول زمان، به جای اینکه همیشه درگیر خاموشیها باشید.
اخبار داغ